کلید وصل نهادهای امنیتی و اطلاعاتی
روحانی چه کسی را دبیر امنیت می کند

سرویس سیاسی خرداد/ سعید جعفری پویا:شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی، نهادی است که از سران سه قوه، فرماند­هان ارتش و سپاه، وزرای خارجه، اطلاعات و کشور و همچنین تنی چند از مقامات عالی­رتبه کشور تشکیل شده است. این نهاد دبیری هم دارد که با نظر رئیس جمهور مشخص می­گردد و مسئولیت اداره دبیرخانه و نظارت بر اجرای صحیح تصمیمات و مصوبات شورا و امور اداری و اجرایی شورا را عهده­دار است. از حدود ده سال پیش این نهاد و دبیر آن، بیش از گذشته در کانون توجه قرار گرفته و حساسیت­ها نه تنها در فضای داخلی، که در فضای بین­المللی هم نسبت به این فرد بالا گرفته است.

از سال 1382 که قرار شد پرونده هسته­ای و پیگیری آن به این شورا منتقل شود، این شورا و دبیر آن در راس مذاکرات هسته­ای با کشورهای غربی قرار گرفت و این انتخاب مورد توجه همگان واقع شد.

دکتر حسن روحانی که خود نخستین دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، امروز به عنوان رئیس جمهور، مسئولیت انتخاب این دبیر را عهده­دار است. دکتر روحانی از سال 1368 تا سال 1384، مسئولیت دبیری این شورا را بر عهده داشت و آغاز داستان هسته­ای ایران، با او کلید خورد و مسئولیت مذاکره با کشورهای غربی روی دوش او بود. پس از روی کار آمدن احمدی­نژاد، روحانی همانگونه که گفته بود نتوانست با احمدی نژاد کنار بیاید و خیلی زود از این سمت کنار رفت که شرح این جابجایی نیز شنیدنی است و در کتاب خاطرات روحانی اشارات جالبی به آن رفته است.

پس از روحانی دکتر لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی تعیین گشت. فردی که او هم نتوانست تعامل چندانی با آقای رئیس جمهور داشته باشد و عمر حضورش در این شورا به بیش از دو سال نکشید. اختلافات راهبردی لاریجانی و احمدی­نژاد بر سر چگونگی پیگیری مذاکرات هسته­ای اساسی­تر از آن بود که رئیس دولت نهم با رئیس مجلس نهم بتوانند با یکدیگر کار کنند و لاریجانی هم عطای کار را به لقایش بخشید و از احمدی نژاد جدا شد.

پس از لاریجانی جوانی کم­تجربه و نسبتا گمنام از سوی احمدی نژاد به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی تعیین گشت. فردی که به زعم ولایتی دیپلماسی نمی­دانست و در جلسات مذاکره فلسفه می گفته است.

به هر ترتیب عمر سعید جلیلی هم با پایان یافتن عمر دولت احمدی نژاد رو به اتمام است و حال گمانه­زنی­ها برای چهارمین دبیر شورای امنیت ملی قوت یافته است. آنطور که در رسانه­ها دیده و شنیده می­شود، محمد فروزنده، علی اکبر ولایتی، محمد شریعتمداری و در درجه پایینتر محمدباقر ذوالقدر جدی­ترین گزینه­های احراز دبیری شورای عالی امنیت ملی هستند.

محمد فروزنده، وزیر دفاع، پشتیبانی و نیروهای مسلح در دولت دوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، یکی از افراد نزدیک و معتمد دکتر روحانی است. وی هم اکنون به حکم رهبری، رئیس بنیاد جانبازان و مستضعفان است. فروزنده همچنین چند سالی است که در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم عضویت دارد. هرچند نهاوندیان گفته هنوز هیچ فردی برای این منصب قطعی نشده و به محض مشخص شدن، به طور رسمی اعلام خواهد شد، اما به نظر می­رسد فروزنده شانس بیشتری برای تصدی دبیری شورای امنیت ملی دارد. این شانس البته برآمده از اعتمادی است که روحانی به این یار دیرین و همیشه همراه خود دارد و بدیهی است فردی که می خواهد این گلوگاه استراتژیک را در کف اختیار خودبگیرد و هماهنگی در این حوزه کلیدی را آنهم در این سطح بر عهده داشته باشد به عنوان اولین اصل؛ اعتماد رئیس جمهور را لازمه حضور  دارد و با توجه به این مولفه شانس فروزنده در میان گزینه های مطرح بالاست.   

کمتر کسی است که علی اکبر ولایتی، سابقه اجرایی و مدیریتی و نظرات و باورهای سیاسی­اش را نشناسد. وزیر خارجه دولت میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی یکی دیگر از گزینه­هایی است که احتمال معرفی وی از سوی دکتر روحانی وجود دارد. ولایتی فردی توانمند در حوزه دیپلماسی است و ساز و کارهای سپهرروابط خارجی را بخوبی میشناسد. هرچند در روزهای نخست پس از پیروزی روحانی، ولایتی بیش از سایرین برای این منصب مطرح بود، اما به مرور زمان شانس او کم و کمتر شده است و این نکته می تواند ناشی از این گزاره باشد که قرار است از وجه بین المللی و کارکردهای شورای عالی امنیت در این حوزه کاسته شده و این نهاد عالیه بیشتربر حوزه های امنیت داخلی متمرکزباشد.

محمد شریعتمداری، مرد پیچیده سیاست ایران که به شکل غریبی با تمام جریانات، افراد، احزاب و شخصیت­ها کار می­کند و تقریبا هیچ نقطه افتراقی با هیچ­یک از کسانی که بر مصدر قدرت نشسته­اند پیدا نمی­کند، دیگر گزینه­ای است که در رسانه­ها برای تصدی دبیری شورای امنیت ملی طرح شده­است. او که پیش از آمدن هاشمی خود را یکی از نامزدهای بالقوه انتخابات می­دانست، پس از ثبت نام دقیقه 90 آیت­الله، به طرز عجیبی انصراف داد. آنهم در شرایطی که هاشمی از همه نامزدها خواسته بود که تا مشخص نشدن تایید صلاحیت شدگان، هیچ کس انصراف ندهد. به هر حال شریعتمداری که در دوران احمدی نژاد هم از صحنه کنار گذاشته نشد، بازهم به رسم سی و چند ساله اخیر جمهوری اسلامی که به حق همواره فردی همیشه در صحنه بوده، بازهم در صحنه باقی ماند. او که ابتدا یکی از گزینه­های محتمل کابینه تدبیر و امید بود، حالا یکی از افرادی است که در گمانه­زنی­ها از او به عنوان یکی از گزینه­های دبیری شورای امنیت ملی یاد می­شود.

در روزهای اخیر تحولی جدید از سوی برخی رسانه­های اصولگرا برای طرح افرادی که کوچکترین قرابتی با گفتمان دکتر روحانی دارند برای دبیری شورای امنیت ملی قوت یافته است. دقیقا همان رویه­ای که برای اعضای کابینه در پیش گرفته شد و این رسانه­ها افرادی را طرح می­کردند که در هیچ یک از احتمالات شانسی برای آنان قابل تصور نبود. حال این جریان­ها، محمد باقر ذوالقدر، معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور در دولت احمدی نژاد را به عنوان یکی از گزینه­های محتمل برای دبیری شورای عالی امنیت ملی طرح کرده­اند.

 

شنیده­ها حاکی از آنست که یکی از سیاست­های دولت روحانی، انتقال دوباره پرونده هسته­ای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه است. اتفاقی که در صورت وقوع از بعد بین­المللی فعالیت دبیر این شورا خواهد کاست و از میزان نفوذ و تاثیرگذاری این نهاد کاسته خواهد شد. بر این اساس چندان دور از انتظار نخواهد بود که فردی به دبیری این شورا گمارده شود که از حیث ارتباطات بین­المللی وزن چندانی نداشته باشد و بیشتر بر روی مسائل داخلی متمرکز باشد. این نکته به هنگامه ای نمود دوچندانی می یابد که بدانیم دبیر شورای عالی امنیت ملی با توجه به جایگاهش برخوردار ازظرفیتی است که در تعامل با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی می تواند یک انسجام ساختاری به این حوزه ببخشد و از موازی کاری ها و یا عدم هماهنگی ها بکاهد و به برقراری تعامل میان سه قوه در این حوزه های راهبردی کمک شایان توجهی کند. شاید اکنون زمان آن فرا رسیده باشد که شورای عالی امنیت ملی  که زمانی با روحانی افزایش پتانسیل داده و به حیطه های ویژه بین المللی نیز ورود کرد اکنون با آمدن وی به پاستور از این بار شانه خالی کرده و بر روی کارویژه های خود در امور امنیتی و اطلاعاتی داخلی تمرکز کند و شیخ دیپلمات نیز خود در قالب وزارت خارجه پرونده هسته ای را به پیش ببرد. البته پر واضح است که با این تغییر و تحول نه تنها از اهمیت این نهاد و جایگاه دبیری آن کاسته نمی شود که این مجموعه منطبق بر اصل تمرکز گرایی در حوزه های امنیتی کارایی بیشتری را به منصه ظهور خواهد رساند و به عنوان یک نهادبالادستی نقطه ثقل این حوزه خطیر و با اهمیت خواهد شد.