نزديكان احمدينژاد توصيه كردند كه بايد براي ورود دوباره نظر مساعد برخي از علما از جمله آيتالله مصباح را جلب كند. چراكه شكاف ميان احمدينژاد و آيتالله مصباح برسر جريان انحرافي آنقدر پررنگ هست كه در صورت جمع نشدن، طيف اصلي بدنه راي اصولگرايان (خصوصا جوانان) در طرف مقابل احمدينژاد قرار خواهند كرد.
به گزارش انتخاب در روزهاي پاياني سال 94 و در حالي كه آيتالله مصباح نتوانسته بود راي مردم را براي ورود به مجلس خبرگان كسب كند و در رقابت با هاشمي و روحاني در جلب نظر مردم بازمانده بود، در اقدامي شگفت آور به طور «سرزده» به دفتر سعيد جليلي رفت.
آنها كه ردپاي پدر معنوي جبهه پايداري را در سياست دنبال ميكنند، به خوبي ميتوانند به اهميت اين ديدار «سرزده» پي ببرند. اگرچه آيتالله مصباح قرار نيست بر روي صندليهاي قرمز رنگ مجلس خبرگان بنشيند، اما راه سياستورزي را رها نكرده است. ديدار سر زده او حامل پيامهاي مهمي بود. خاصه اينكه اين ديدار درست بعد از شكست سنگين اصولگرايان در 7 اسفند انجام شده بود.
اين ديدار كه روحيه مضاعفي به جليلي داده بود، او را برآن داشت تا به مانند احمدينژاد فضا را براي ورود به رقابت انتخاباتي سال آينده تستزني كند. از همين رو در سخنراني كه در جمع دانشجويان دانشگاه گيلان داشت، خود را در مقام رياست جمهور نشاند و در پاسخ به اين سئوال كه « اگر شما رئيسجمهور بوديد، آيا برجام را امضاء ميكرديد» گفت: «برجام را امضا نمیکردم»
جليلي با توجه به سابقه مديريتي در شوراي عالي امنيت ملي به خوبي ميداند كه برجام ابتدا به مجلس رفت (و با همه مخالفتها و تهديدها) راي مجلس را گرفت. بعد به شوراي عالي امنيت ملي رفت و در آنجا مورد تاييد واقع شد. مهمتر اينكه، اهميت برجام به اين است كه مورد تاييد نظام قرار گرفته و مصوبه شوراي عالي امنيت ملي (با حفظ شروطي كه ايشان تعيين كردند) به امضاء معظم له رسيده است.
جليلي از همان روز كه در مناظره بنيان و اساس نحوه مذاكرهاش توسط ولايتي و ديگران به چالش كشيده شد، ناراحت است. جايي كه ولايتي گفته بود «مذاكره كلاس فلسفه نيست». از همان روز او با هر نوع مذاكره، غير از نوع مذاكره خودش مخالف است. لذا خروجي برجام هرچه بود، چون با اعمال مديريت او به دست نيامده بود، هرگز مورد تاييد قرار نگرفته و نخواهد گرفت.
آرزوی رياست بر پاستور
با اين حال شنيدهها حكايت از آن دارد كه او قصد دارد خودش را به اصولگرايان به عنوان يك گزينه عرضه كند. همزماني ديدار آيتالله مصباح از دفتر جليلي و حضور محمود احمدينژاد در ورامين كه تلاش كرد ورود به عرصه سياست را بعد از دو سال و نيم سكوت با شيب ملايم آغاز كند، اهميت آن را بيشتر كرد. ميدانيم آيتالله كسي نيست كه به آساني به ديدار كسي برود. او معمولا مورد ديدار قرار ميگيرد و مستمعين به سبك شاگردان قديم مكاتب، چهارزانو بر روي زمين مينشينند و به بيانات ايشان گوش فرا ميدهند. اين بار اما آيتالله تغيير رويهاي عجيب را به نمايش گذاشت.
جلیلی اما اینک با چنین افاضاتی در پی آن است که رهبر مخالفان دولت را عهده دار شود، آرزویی که البته به نظرذ می رسد با حضور احمدی نژاد، رنگ باخته است.
پيوند آيتالله و جليلي
پيش از انتخابات سال 92 جبهه پايداري با رايزني هاي فراوان در نهايت به گزينهاي رسيد كه آيتالله مصباح، تمام قد از او دفاع كرد. درست در روزهايي كه زمزمههاي رد صلاحيت كامران باقري لنكراني به گوش مي رسيد، آيت الله او را «اصلحترين فرد، زيرآسمان خدا» ناميد. با اين توصيف كار براي عدم تاييد صلاحيت او بسيار سختتر شده بود. ردصلاحيت كسي كه آيت الله مصباح او را «اصلحترين» ميدانست كار چندان آساني نبود. از همين رو در آخرين ساعات قبل از اعلام نتايج تاييد صلاحيتشدگان، باقري لنكراني بعد از آگاهي از نظر شوراي نگهبان، روغن ريخته را نذر جليلي كرد و اعلام داشت به نفع او كنار رفته است. با اين كار كمك بزرگي نيز به شوراي نگهبان شد.
با اين حال آيتالله مصباح تمايلي به ديدار با جليلي نداشت. او نميتوانست به راحتي از حرف خود برگردد و فرد ديگري را براي انتخابات 92 «اصلح» ببيند. براي همين در اولين سفر جليلي از قم ديداري مابين آنها برگزار نشد تا بازار شايعات داغ شود. همان زمان نزديكان جليلي در سكوت آيتالله مصباح و پايداري، توجيه كردند كه آيتالله در قم حضور نداشت و براي همين هيچ ديداري ميان آنها برگزار نشد.
در هفته پاياني واسطهها سرانجام توانستند آيتالله را براي حمايت از جليلي و انجام يك ديدار پيش از انتخابات راضي كنند. نگاهي به همين سابقه نشان ميدهد كه چرا رفتن آيتالله مصباح به دفتر جليلي اهميت دارد. كسي كه آيتالله حاضر نشده بود براي ديدار با او وقت ملاقات تعيين كرده و در شهر قم بماند، حالا با پاي خود به دفتر او مي رود.
آيتالله مصباح يك خصلت مهم دارد. او به ندرت از حرفي كه مي زند باز ميگردد. از همين روست كه ميتوان از امروز پي برد كه او خط خودش را براي انتخابات سال 96 برگزيده و تصميمش را گرفته است. در تقابل ميان احمدينژاد و سعيد جليلي، آيتالله از همين حالا خط خود را جدا كرده است.
تکلیف احمدی نژاد چه می شود؟
در این میان اما، محمود احمدی نژاد که به مراتب بیش از جلیلی اقبال عمومی دارد و برای اولین بار توانست، نام آیت الله مصباح را به «رهبر معنوی» دولت افزایش دهد، فعالیت انتخاباتی خود را آغاز کرده و حتی وعده های انتخاباتی خود را نیز آغاز کرده است.
احمدی نژاد سابقاً ارتباط بسیار نزدیکی با آیت الله مصباح داشت، آنقدری که آیت الله پاسخ منتقدان احمدی نژاد را می داد و حتی «مخالفت با دستور رئیس جمهور وقت (احمدی نژاد) را مخالفت با دستورات الهی می دانست» ؛ این محبوبیت اما در ایام دولت دهم کم کم تبدیل به ناراحتی شد، چرا که آیت الله مصباح و جریان پایداری معتقد بود احمدی نژاد چندان به ارمان های انقلاب وفادار نیست.
اینک اما بار دیگر نام احمدی نژاد به میان آمده است و تلاش ها برای آشتی سیاسی آیت الله و رئیس جمهور سابق آغاز شده است.
تلاش برای اعلام حمایت آیت الله مصباح از احمدی نژاد
براساس شنيدههايي، حتي بعد از اين ديدار نزديكان احمدينژاد توصيه كردند كه بايد براي ورود دوباره نظر مساعد برخي از علما از جمله آيتالله مصباح را جلب كند. چراكه شكاف ميان احمدينژاد و آيتالله مصباح برسر جريان انحرافي آنقدر پررنگ هست كه در صورت جمع نشدن، طيف اصلي بدنه راي اصولگرايان (خصوصا جوانان) در طرف مقابل احمدينژاد قرار خواهند كرد.
نزديكان احمدينژاد اميدوارند تا صادق محصولي به عنوان فردي كه هم به اصولگرايان نزديك است و هم عضو پايداري است و از طرفي دل در گروه احمدينژاد دارد، بتواند اين شكاف را ترميم كند، اما آيتالله با رفتن به دفتر سعيد جليلي نشان داد اهل بازگشتن از حرفهاي خود نيست. او نميتواند دست از گفتههايي كه عليه تيم احمدينژاد داشت باز گردد. براي همين از حالا گزينه خودش را انتخاب كرده است.