چرا خودسرهایی که خواستار ترور و وحشت آفرینی هستند مهار نمی شوند؟

سرویس سیاسی خرداد، پژمان پارسی پور: اگرچه در طول تاریخ پرافتخار جمهوری اسلامی ایران در طول سه دهه گذشته دستاوردهای گسترده ای در حوزه های مختلفی حاصل شده است با این حال، در بزنگاه های تاریخی نقصان هایی هم ایجاد شده اند که از سوی گروهی کوچک و در اقلیت اما پر سر و صدا بوده اند. ترور، وحشت آفرینی و ایجاد ارعاب در دل منتقدان دلسوز و مردم عادی تاکتیک نخ نما شده این اقلیت افراطی بوده است. آنان با اسم دفاع از نظام و ارزش ها همواره بیش ترین ضربات را به نظام وارد آورده اند. 

به گزارش خرداد، شواهدی نگران کننده وجود دارند که نشان می دهند نیروهای خودسر و افراطی در حال تحرکات تازه ای علیه اصلاح طلبان و دولت روحانی هستند. آنان که اکنون یاران خود را در مجلس از دست داده اند و در انتخابات شکست خورده اند و در زمینه کارشکنی در مذاکرات هسته ای نیز نتوانستند کاری از پیش ببرند و کاملا منزوی شده اند به تاکتیک هراس افکنی روی آورده اند و به طور علنی از "ترور" سخن می گویند. 

این شواهد از آن رو نگران کننده هستند که مدعیان "حزب اللهی" بودن چنین نداهایی را سر می دهند. در تاریخ سه شنبه 24 فرودین 1395 سایت "حزب الله پرس" که خود را پایگاه خبری – تحلیلی معرفی کرده است با انتشار مطلبی تحت عنوان "فتنه گران اگر بخواهند در کشور فتنه جدیدی راه بیاندازند حزب الله با راه اندازی کمیته های مجازت مردمی برای همیشه چشم فتنه را کور خواهد کرد" می نویسد:" مهدی عبدی معاونت امور استانها و شهرستانها شورای هماهنگی حزب الله شمال غرب در گفتگو با پایگاه خبری حزب الله پرس گفت: حزب الله دل خون است از این همه بی وفایی و خیانت عده ای جماعت بی بصیرت و دورو امروز امام خامنه ای نباید احساس تنهایی نماید و عده ای خائن به اسلام و انقلاب جرأت جولان دادن و اظهار نظر کردن در جامعه پیدا کنند و برخی نیز جرات پیدا بکنند تا از رفع حصر سران منفور فتنه ٨٨ و تبلیغ آن به صورت آزادانه در فضای مجازی صحبت نمایند و دستگاههای امنیتی نیز سکوت نماید. سران منفور فتنه خدا را شاکر باشند که در حصر می باشند و الا حزب الله امان نفس کشیدن به آنها را نمی داد . حزب الله برای آخرین بار به هاشمی و روباه خاکستری محمد خاتمی و تمام کسانی که بخواهند عرصه را به خیال خام خود بر امام خامنه ای تنگ نمایند و از اصول و مبانی انقلاب عدول کنند و درصدد مطرح کردن شورای رهبری و تضعیف ولایت مطلقه فقیه باشند هشدار می دهد اگر در صدد راه اندازی فتنه ای دیگر در کشور باشند حزب الله این بار با راه اندازی فداییان انقلاب و اسلام توسط کمیته های مجازات مردمی برای همیشه چشم فتنه را کور خواهد کرد". 

این فرد در ادامه با تهدید رییس جمهوری افزوده است:" در جمهوری اسلامی ریس جمهور کشور در دوره های مختلف تا زمانی به عنوان ریس جمهور کشور مشروعیت دارد که اعتقاد قلبی و عملی به ولایت مطلقه فقیه داشته باشد. به والله باید از تاریخ عبرت بگیریم از عاقبت بنی صدرها و منتظری ها که چگونه با عدول از خط ولایت دچار ذلت و خواری ابدی شدند . عبدی در پایان در مورد اظهارات هاشمی رفسنجانی در مورد اظهارات اخیرش گفت: در جواب هاشمی این یک کلام کافی است که بگوییم اگر داعش وارد کشور میشد و سبیعه شما را به بردگی می برد آن وقت می دانستید که صنعت موشکی و دفاعی کشور و رشادت های غیور مردان سپاه اسلام چقدر گرانبها و ارزشمند بوده است". 

براستی چگونه است که فردی پیدا می شود و سایرین را تهدید به مرگ می کند؟ آیا در کشوری که قوه قضاییه مسئول رسیدگی به مجازات ها است هر کسی می تواند از رساندن سایرین به جزای عملی سخن گوید و در جایگاه قاضی بنشیند؟ آیا چنین اظهاراتی نگران کننده نیست؟ 

به نظر می رسد افراطی ها درصدد هستند تا سناریویی که در دوران اصلاحات با ایجاد بحران از طریق ترور و هراس افکنی در جامعه اجرا کردند را بار دیگر تکرار نمایند. به یاد می آوریم که سعید عسگر در سال 1378، سعید حجاریان از تئوریسین های برجسته جنبش اصلاحات را با اسلحه ماکارف از ناحیه صورت ترور کرد تروری که سبب شد تا حجاریان تا به امروز نیز در تکلم و راه رفتن مشکل داشته باشد اما عاملان ترور و برنامه ریزان او نتوانستند حجاریان را از تفکر بازدارند و اندیشه اصلاح طلبانه او را نابود کنند. حجاریان آن قدر قلب بزرگی داشت که ضارب خود را بخشید. 

آنانی که به اسم دفاع از ارزش ها چنین بی پروایانه از تشکیل "کمیته های مجازات مردمی" سخن می گویند و به هیچ قانونی پایبند نیستند خوب است که به پیام مقام معظم رهبری در اسفندماه سال 78 پس از ترور حجاریان و محکومیت این عمل خشونت بار از سوی ایشان توجه کنند. رهبر معظم انقلاب در آن زمان فرموده بودند:" «ترور ناجوانمردانه نائب رئیس شورای شهر تهران (سعید حجاریان) که در چند روز گذشته اتفاق افتاده، عمل جنایت‌آمیزی است که می‌تواند بر ضد مصالح کشور و ملت و نظام اسلامی باشد. ایجاد ناامنی و پدید آوردن جو وحشت و اضطراب برای شهروندان از هدف‌هایی است که همیشه توطئه‌گران و دشمنان ایران اسلامی در پی آن بوده‌اند و این حادثه اندکی پس از انتخابات و در آستانه عید، در جهت‌‌ همان خواسته شیطانی و خیانت‌آمیز است.»

عسگر اما تنها کسی نبود که قائل به حذف فیزیکی هر صدای منتقدی بود. متاسفانه این دیدگاه از سوی "سعید امامی" نیز عملیاتی شده بود. او که پس از آغاز به کار دولت اصلاحات از مقام خود برکنار شد و به مقام مشاور تنزل یافت با نقش داشتن در طراحی "قتل های زنجیره ای" باعث شد تا به اعتبار نظام و دستگاه های امنیتی لطمه وارد شود. او که با ظاهری مذهبی و معتقد در دستگاه اطلاعاتی کشور نفوذ کرده بود مسئول اصلی قتل های زنجیره ای بود. اقدامات او سبب شد تا وزارت اطلاعات در اطلاعیه ای در تاریخ 15 دی 1377 اعلام کند که گروهی از اعضای آن وزارتخانه مسئول قتل های زنجیره ای بوده اند. پس از انتشار این اطلاعیه سعید امامی در پنجم بهمن ماه 1377 بازداشت شد. اتهامات وارد شده علیه او از سوی دستگاه قضایی "قتل های خودسرانه" بودند. دادستان وقت کمترین مجازات او را اعدام اعلام کرد. پرونده او در نهایت با خودکشی در زندان با داروی نظافت به پایان رسید. 

واقعیت آن است که برای جلوگیری از تکرار سناریوهای وحشت افکنانه باید پیش از وقوع هر نوع حادثه ای که خدای ناکرده به اعتبار و حیثیت نظام آسیبی وارد سازد پیشگیری های لازم صورت گیرد. باز گذاشتن میدان برای بیان سخنان تندروانه ممکن است در آینده ای نزدیک به عرصه عمل درآیند و خسارات جبران ناپذیری را به پیکر نظام و کشور وارد سازند.