حادثه تلخ 18 تیر 78 شاید مهم ترین درسی که برای امروز ما داشته باشد لزوم مدارا، همزیستی مسالمت آمیز و تحمل یکدیگر و جلوگیری از قانون شکنی و افراط گرایی باشد.
سرویس سیاسی خرداد، پژمان پارسی پور: روزهای پر تب و تابی بود. پس از توقیف روزنامه "سلام" اعتراضاتی نسبت به این موضوع توسط برخی از دانشجویان دانشگاه تهران صورت گرفت. اعتراضات اما به خشونت کشیده شد در این میان نیروهای خودسر نقش اصلی را ایفا کردند. گذر زمان اما رویداد کوی حادثه را از حافظه ها پاک نکرد. طرح این موضوع در مناظره های انتخاباتی نشان داد که این موضوع هنوز در افکار عمومی زنده است. حسن روحانی نامزد اعتدالیون در مناظره تلویزیونی به رقیب خود که پیشینه نظامی و انتظامی داشت و او را که در آن زمان سکاندار شورای امنیت ملی بود عامل اصلی حوادث کوی دانشگاه در 18 تیر می دانست گفت:"از شما خیلی تعجب می کنم. دلم نمی خواست بگویم. آنجا بحث این بود شما میگفتید دانشجویان بیایند ما برنامه گازانبری داریم و کار را تمام میکنیم. ما میگفتیم راه این نیست که مجوز بدهیم بعد گاز انبری آنها را دستگیر کنیم، راه این است که از ابتدا به آنها بگوییم یا مجوز نیست یا اگر هست بیایند کار خودشان را انجام دهند، تظاهرات کنند و مبدأ و انتها نیز معلوم باشد". این اظهارات روحانی تاثیر بسیار زیادی در نتیجه انتخابات نیز داشت. رای دهندگان ترجیح دادند به حای رای دادن به نامزدی با پیشینه نظامی و سایر اصولگرایان به حقوقدانی رای دهند که خواستار باز شدن فضای داخلی بود به برخوردهای گاز انبری و با مشت آهنین باور نداشت و می خواست گره از مناقشه ایجاد شده بر سر برنامه هسته ای ایران بگشاید تا با لغو تحریم ها اقتصاد ایران به تدریج رونق گیرد.
به گزارش خرداد، 18 تیر 78 زمان خوبی است که به ریشه جریان های خودسر پرداخته شود. گروه هایی که تابع هیچ قانونی نیستند و در واقع خود را هم قانون می دانند و هم اجرا کننده آن. ریشه این جریان به اوایل دهه 60 باز می گردد زمانی که دانشگاه ها پر از سخنرانی گروه های مختلف بود و عده ای به سخنرانان حمله می کردند و مراسم را به هم می زدند. پس از آن در دهه 70 خورشیدی حمله به دفاتر مطبوعاتی و انتشاراتی آغاز شد. خودسرها با اندیشه و اندیشیدن مخالف بودند. سال 1374 انتشارات "مرغ آمین" کتابی منتشر می کند که خشم خودسرها را به همراه داشت. آنان در اعتراض به چاپ کتاب دفتر ناشر را در خیابان کریم خان تهران به آتش می کشند. پس از آن اعتراض به فیلم آدم برفی در برابر سینما قدس و تجمع معروف خودسرها ادامه یافت. این تجمع به درگیری و شکسته شدن شیشه های سینما انجامید. ایفای نقش اکبر عبدی در آن فیلم در نقش یک زن دلیل اعتراض خودسرها بود.
هر چه زمان پیش می رفت حضور آنان نیز پررنگ تر می شد تا آن که در دوران دولت اصلاحات به نقطه اوج خود رسید. به سخنرانی ها حمله می کردند تا مانع از صحبت آنان شوند. آخر آنان تحمل شنیدن هیچ حرفی غیر حرف خودشان را ندارند. دو وزیر دولت اصلاخات توسط خودسرها در نماز جمعه مورد حمله قرار گرفتند.
اوج فعالیت آنان اما در حمله به خوابگاه دانشجویان در 18 تیر سال 1378 بود. جمعه 18 تیر دانشجویان در اعتراض به توقیف روزنامه سلام در خوابگاه کوی دانشگاه اعتراض کردند. ناگهان لباس شخصی ها به داخل کوی دانشگاه حمله ور شد و یک حادثه روی داد. به دنبال حضور نیروهای لباسشخصی در خوابگاه دانشجویان، برخی از ماموران نیروی انتظامی هم وارد خوابگاه میشود و با دانشجویان برخورد میکند. دو سال پس از این رویداد قوه قضاییه فرمانده نیروی انتظامی وقت را تبرئه کرده و یک سرباز به دلیل دزدیدن یک دستگاه ریشتراش محکوم شد.
21 تیر، اقشار مختلف مردم ودانشجویان با رهبر معظم انقلاب دیدار میکنند. ایشان از همان ابتدای سخنانشان به حادثه کوی اشاره میکنند:"مطلبى كه از نظر من مهمتر از همه است و ذهن مرا مشغول كرده، حمله به خوابگاه جوانان و دانشجويان است. اين حادثه تلخ، قلب مرا جريحهدار كرد؛ حادثه غيرقابل قبولى در جمهورى اسلامى بود. حمله به منزل و مأوا و مسكنِ جمعى - بخصوص در شب يا در هنگام نماز جماعت - به هيچ وجه در نظام اسلامى قابل قبول نيست. جوانان اين كشور - چه دانشجويان و چه غير دانشجويان - فرزندان من هستند و هرگونه چيزى كه براى اين مجموعهها مايه اضطراب و ناراحتى و اشتباه در فهم باشد، براى من بسيار سخت و سنگين است. هركسى بوده، فرق نمىكند؛ چه در لباس نيروى انتظامى، چه در غير آن. مسلماً با كسانىكه در نظام جمهورى اسلامى تخلّف مىكنند، بايد برخورد شود؛ اما با كسى كه تخلّفى نكرده است؛ كسىكه در خانه خود در حال استراحت است، آن هم در محيط جوان دانشجويى، كار بسيار خطا و ناروايى است اگر برخورد شود.اين كه صد نفر يا دويست نفر از كوى دانشگاه خارج شدند و حرفهايى زدند و شعارهايى دادند، بهانه و مجوّزى نمىشود براى اينكه كسانى، در هر لباس و با هر نامى، وارد آن محيط شوند و كارهاى ناروايى انجام دهند؛ بخصوص وقتى كه نام مقدّس نيروى انتظامى در ميان مىآيد، عملى كه موجب شود نيروى انتظامى بدنام گردد، قضيه را سختتر مىكند. شما مىدانيد كه امروز نيروى انتظامى در اطراف كشور، در جادهها، در مرزها، در برخورد با اشرار، چه جانفشانيهايى مىكند و چه زحماتى مىكشد. چقدر از اينها براى حفظ امنيت ما، جان خود را از دست مىدهند. با اين حال، بهوسيله چند نفر عملى انجام شود كه چهره اين خدمتگزاران در نظر بعضى تيره گردد؛ آيا اين انصاف است؟!يا آن طورى كه نقل كردهاند، بعضى با آوردن نام مقدّس «يا حسين» و «يا زهرا» وارد اتاق دانشجوى بسيجى يا دانشجوى جانباز شوند و او را از خواب بپرانند، يا آنطور حوادثى را بهوجود آورند؛ آيا اين درست است؟! اينها قلب را مىفشارد. اين همه جوان مؤمن، عاشقان امام حسين، عاشقان فاطمه زهرا، در همه جاى كشور، در خدمت اسلام، در خدمت كشور، در طول دوران دفاع مقدّس، در هر خطرى كه اين كشور را تهديد كند، سينه سپر مىكنند و وارد مىشوند؛ اما بعد كسانى با استفاده از اين نامها حوادثى را بهوجود آورند. براى من، حادثه خيلى تلخى بود. البته من تأكيد كردم كه اطراف اين حادثه تحقيق شود و بروند حادثه را درست بسنجند. قرار شد رئيس جمهور محترم و مسؤولان، هيأت تحقيقى را تعيين كنند؛ من هم ممكن است خودم كسى را در اين هيأت بگذارم".
مقام معظم رهبری در ادامه خاطر نشان فرمودند:" حتّى اگر يك حرفى كه خون شما را به جوش مىآورد به زبان آورند - مثلاً فرض كنيد اهانت به رهبرى كردند باز هم بايد صبر و سكوت كنيد. اگر عكس مرا هم آتش زدند و يا پاره كردند، بايد سكوت كنيد. نيرويتان را براى آن روزى كه كشور به آن نيازمند است، براى آن روزى كه نيروى جوان و مؤمن و حزبالّلهى بايد در مقابله با دشمن بايستد، حفظ كنيد، والاّ حالا فرض كنيم يك جوان، يا يك دانشجوى فريبخوردهاى هم حرفى زد و كارى كرد؛ چه اشكالى دارد؟ من از او صرفنظر مىكنم".
یکی دیگر از اقدامات خودسرانه در دولت اصلاحات، ترور سعید حجاریان بود. این اتفاق به دست سعید عسگر از نیروهای خودسر صورت گرفت. او به همراه محسن مرتضی مجیدی که موتور را میراند حجاریان را در ۲۲ اسفند ۱۳۷۸ روی پلکان ساختمان شورای شهر مورد سوءقصد قرار داد. گلوله شلیک شده به گونه سعید حجاریان اصابت کرد و وارد گردن او شد. حجاریان به طرز معجزهآسایی زنده ماند، با وجود این وی تا به امروز از عوارض این حادثه رنج میبرد.
حادثه تلخ 18 تیر 78 شاید مهم ترین درسی که برای امروز ما داشته باشد لزوم مدارا، همزیستی مسالمت آمیز و تحمل یکدیگر و جلوگیری از قانون شکنی و افراط گرایی باشد.